به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی

به گزارش وبلاگ تجهیزات شبکه، ایلنا/ براساس اخبار بدست آمده، به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی.

به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی

صنعت گردشگری وابسته به ادبیات از قرن هیجدهم میلادی شروع شد؛ وقتی Bardolatry باعث شد تا Stratford تبدیل به مرکزی برای گردهمایی هواداران شکسپیر گردد. بیشتر شهرهای بزرگ دنیا دارای وجه ادبی منحصر بفرد خود بوده و قابلیت تبدیل شدن به یکی از معروف ترین مقاصد گردشگری ادبی دنیا را دارند!

اگر از لندن، پاریس، رم، استکهلم، ونیز و… به عنوان مقاصد گردشگری ادبی بگذریم، میتوان گفت، توکیو سالها میزبان یک جشنواره سالانه ادبیات بود که باعث شد این شهر به یکی از معروف ترین مقاصد گردشگری ادبی دنیا تبدیل گردد و پذیرای افرادی همچون J. M. Coetzee و Junot Diaz باشد. حتی دوبلین نیز به عنوان شهر نویسندگان بزرگی همچون ییتس، منگن و جویس نه تنها کتابخانه ای دیدنی برای گردشگران دارد بلکه موزه نویسندگان آن نیز میزبان گردشگران ادبی است ضمن آنکه قدم زدن در خیابان های زیبایش که Leopold Bloom و Stephen Daedalus در آن قدم زده اند نیز از جذابیت های گردشگری ادبی است.

ایران نیز از مشاهیر ادبی کم ندارد. با نگاهی به تاریخ ادبیات ایران میتوان نامهایی همچون حافظ، سعدی، خواجوی کرمانی، خیام و… را دید که هریک زبان زد خاص و عام هستند. اما بطور مثال شیراز که حافظ و سعدی در آن آرمیده اند تا چه مقدار به عنوان شهری برای گردشگران ادبی معرفی شده است؟ شیراز زادگاه نویسندگان بزرگی است که همان ها نام شهر شاعران را به آن داده اند.

مکانهای ادبی را میتوان به شیوه های مختلف تعریف کرد، اما اساسا هویت این مکانها از ارتباط بین نویسندگان و آثار آنها شکل میگیرد. چنین مکانهایی بخشی از میراث فرهنگی بشر و جاذب گردشگران بسیاری در سراسر دنیاست. مفاهیم کلیدی میراث در مکان های ادبی قابلیت استفاده دارد و مطالعات میدانی زمینه ای مناسب تر برای فهم ارتباط بین این دو ایجاد می کند. گردشگری ادبی با تحقق هم افزایی فرهنگی ادبی، علاوه بر شکل گیری یک فعالیت مالی تازه، می تواند با ساخت هویتی یکدست و نیرومند، به پایداری هویت ملی، امنیت ملی و پایداری سیاسی فرهنگی بینجامد.

پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که پتانسیل های گردشگری ادبی کاشان کدامند و اساسا عوامل موثر بر توسعه گردشگری ادبی در شهر کاشان چیست؟ بدین منظور با رویکردی توصیفی تحلیلی و نظرسنجی از کارشناسان گردشگری آشنا به ادبیات به مطالعه و شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری ادبی در شهر کاشان پرداخته است.

کاشان با برخورداری از شعرای معروفی چون سهراب سپهری و سپیده کاشانی با وجود موانعی نظیر عدم مستندسازی جاذبه های گردشگری ادبی کاشان، عدم بهره برداری کافی از فرصت های ادبی، تاریخی و فرهنگی منطقه کاشان، توجه ناکافی به ایجاد و طراحی تورهای گردشگری ادبی کارآمد، موثر، کوتاه مدت و با قیمت مناسب، عدم توجه مناسب به تنوع بخشی و توسعه برنامه های تبلیغاتی در داخل و خارج از کشور، عدم توجه مناسب به تقویت زمینه های گردشگری الکترونیک در امر گردشگری ادبی و… نتوانسته از این فرصت بدیع فرهنگی و مالی بهره لازم را ببرد.

مجتبی گهستونی (راهنمای گردشگری و فعال میراث فرهنگی) با اشاره به آنکه طی سالهای اخیر فعالان این حوزه سعی نموده اند تا علاوه بر برگزاری چند همایش در حوزه گردشگری ادبی، بخش هایی از سرفصل های گفتمان با مسئولان گردشگری در استانها را به این مهم اختصاص دهند، گفت: اخیرا کتابی تحت عنوان ادبیات نفتی منتشر شد که به بیان داستانهایی می پردازد که در منطقه ها نفت خیز رخ داده. چنین کتاب هایی نشانه هایی از گردشگری ادبی دارند. با وجود کارهایی که طی این سالها انجام شد هنوز به عنوان بخشی جدی در حوزه گردشگری به آن نگاه نمی گردد و تبدیل به دغدغه ای برای مسئولان گردشگری نشده است.

او پیرامون اینکه به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی، ادامه داد: از آنجایی که گردشگری ادبی به نوعی تلاقی گردشگری با ادبیات است گویی تداخل وظیفه بین وزارتخانه های متولی بوجود می آورد. از یک سو متولی گردشگری وزارت میراث و گردشگری است و از دیگر سو متولی ادبیات، وزارت فرهنگ است. حتی در جلساتی که برگزار می کنیم و خواهان برگزاری نمایشگاه و همایش گردشگری ادبی هستیم بازهم با چالش روبرو می شویم و اجرایی نمی گردد، چرا که احتیاج است تا تعامل و همکاری دو سویه بین دو وزارتخانه بوجود آید.

گهستونی توضیح داد: در بعضی از شهرها که ادبیات نقش پررنگی در جامعه دارد همچون شهرهای جنوبی و البته شهرهای شمالی کشور، میتوان گردشگری ادبی را توسعه و رونق بخشید. ادبیات جنوب و ادبیات شمال بسیار خاص است و در این میان مکتب ادبی اصفهان نیز داریم که میتوان بر روی این مباحث کار کرد. بطور مثال کلیبر به عنوان یک رمان پیروز گردشگری ادبی را در خراسان پررنگ کند. در این میان ادبیات شمال و جنوب کشور قرابت های خاصی دارند که می توانند در زمره مقاصد گردشگری ادبی جای گیرند.

این فعال گردشگری با اشاره به آنکه روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت محمد حسین شهریار می تواند تبدیل به فرصتی برای معرفی و مورد توجه قرار گرفتن ظرفیت های شعری و ادبی کشور گردد، گفت: علاوه بر استان فارس و بویژه شیراز که شاعران صاحب سبک و معروفی در آن پرورش یافته و به تاریخ معرفی شده اند، سایر شهرهای کشور از جمله خوزستان نیز جریانات خاص ادبی را رقم زده اند. از موج ناب و شعر دیگری گرفته تا سایر مکاتب شعری که در خوزستان شکل گرفته می توانند تبدیل به مقاصدی برای گردشگری ادبی شوند. استانها و شهرهایی که چنین ظرفیت هایی دارند باید بتوانند از این ظرفیت استفاده نمایند. بطور مثال، مسجد سلیمان که شهر خواستگاه شکل گیری موج ناب است می تواند به عنوان مرکز شعری خوزستان مورد توجه قرار گیرد.

او ادامه داد: اینگونه به نظر می رسد که مسئولان گردشگری ما تا به امروز به حوزه گردشگری ادبی نگاهی سمبلیک و گذرا داشته اند. این حوزه نتوانسته تاثیرگذار عمل کند و بیشترین علت همان اختلاف نظر بین دو وزارتخانه است. در ادارات کل میراث و گردشگری استان ها متولی حوزه گردشگری ادبی نداریم. افراد علاقه مند به این حوزه نداریم و در بیشتر مواقع رفتارهای سلیقه ای اعمال می گردد. تداخل وظیفه وجود دارد و موضوع بسیار ناب و خلاقانه ایست که مسئولان نخواستند به این حوزه ورود جدی داشته باشند. این درحالی است که می توانیم به واسطه توسعه و رشد گردشگری ادبی، خانه بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح را بازسازی کنیم. بطور مثال خانه احمد محمود که یک نویسنده مشهور است، بجای آنکه بازسازی و تبدیل به موزه یا مکانی برای معرفی این نویسنده گردد، تخریب شد.

گهستونی اظهار کرد: مکان ها و رویدادهایی که در ادبیات شعری و داستانی شاهد هستیم به مقدار ای شاخص و پررنگ هستند که می توانند تبدیل به مقاصد گردشگران شوند اما تا به امروز این امر تنها در حد حرف مسئولان به جای مانده و عملیاتی نشده است. در این میان نباید فراموش کرد که گردشگران علاقه زیادی برای سفر به این مقاصد دارند. بطور مثال زمانی که درصدد معرفی احمد محمود برآمدیم، شاهد آن بودیم که بسیاری از گردشگران علاقمند شدند تا از این خانه بازدید نمایند و حتا اگر امکان ورود نداشتند این خانه را از بیرون می دیدند. این احساس احتیاج به وسیله مخاطب وجود دارد اما مسئولان توجهی به آن ندارند. کارهای جزیره ای انجام می گردد.

به گفته او، گردشگری ادبی نه تنها در حوزه گردشگری داخلی مغفول مانده بلکه در حوزه بین المللی نیز آنچنان که باید شناسانده نشده چنانکه وقتی به شیراز سفر می کنیم بیشتر گردشگران خارجی برای بازدید از تخت جمشید و پارسه می روند اما تعداد اندکی از آنها برای بازدید از حافظیه و سعدیه می آیند. حتی آرامگاه خیام و آرامگاه عطار و آرامگاه فردوسی نیز جایی در میان مقصد گردشگران خارجی ندارند، چرا که برای آنها تعریف نشده است.

مصطفی فاطمی (مدیر اداره کل گردشگری داخلی معاونت گردشگری) نیز با تاکید برآنکه یکی از ظرفیت های ما در ایران وجود مفاخر ادبی و روایت ها و داستان های اساتیری و ادبیات است، گفت: ما یکی از غنی ترین کشورها در حوزه ادبیات هستیم. در سالهای متعدد معمولا نتوانستیم از این ظرفیت استفاده کنیم، چرا که کمتر به نمادهای فیزیکی مربوط به مفاخر ادبی توجه داشتیم. به این معنا که بسیاری از بزرگان ادبیات ما در بیشتر نقاط کشور هستند که المان ادبی خاصی ندارند به این معنا که خانه، مقبره یا هر آنچه که به آنها مرتبط است معین نیست. این امر احتیاجمند مطالعه و شناخت است. به این معنا که از یک سو محورهای ادبی در کشور باید شناسایی گردد و از دیگر سو باید شرایط استفاده از آن را بوجود بیاوریم.

او ادامه: هر چند افراد زیادی داریم که در حوزه ادبیات کار نموده اند اما افرادی که بر روی موضوعات ادبی، افسانه ها و اسطوره ها کار نموده باشند تا آن را برای گردشگری ملموس نمایند، اندک هستند. ادبیات فولکلور و آواها و نماهای ایرانی، مفاخر ایرانی، معابر و المان های فیزیکی مشاهیر ما آنگونه که باید برای گردشگران ملموس نشده اند. وقتی وارد بحث گردشگری ادبی می شویم باید مشاهیر و روایات ملموس شوند. این ملموس شدن به این معناست که فرد وقتی که در فضایی قرار گرفته که شاعر، نویسنده یا روایت داستانی در آنجا رخ داده آن را بتواند حس کند. تا به امروز افرادی که در این حوزه کار نموده اند توان آن را نداشته اند که این امر را به مرحله ظهور برسانند.

فاطمی یادآور شد: گردشگری در کنار سایر ظرفیت ها که قرار میگیرد می تواند خود را بروز دهد. این درحالی است که تا به امروز نخواستیم از ظرفیت ادبی در حوزه گردشگری استفاده کنیم. نوع نگاه حاکم در حوزه گردشگری اینگونه بود که با ظرفیت های تاریخی و میراث فرهنگی به این حوزه بنگرد از این رو چنین ظرفیت هایی مانند حوزه ادبی زیاد مورد توجه نبوده و تنها به انجام اقداماتی جسته و گریخته اکتفا شده است.

مدیر اداره کل گردشگری داخلی معاونت گردشگری بعلاوه درخصوص موانعی که بعضی از ادارات کل میراث و گردشگری استان ها پیش روی فعالان گردشگری ادبی گذاشته اند و به تداخل فعالیت این حوزه با متولیان متعدد از وزارت فرهنگ و ارشاد گرفته تا وزارت میراث و گردشگری اشاره دارند، گفت: این امر را می پذیرم. ساختار وزارتخانه ما تا به امروز اینگونه نبود که این حوزه را بپذیرد. حتی زمانی که خودمان با مدیران کل استانی تماس میگیریم می گویند که این امر در حوزه ساختار ما نیست.

اگر می خواهید بنای تاریخی معرفی کنید این کار را می کنیم. تا به امروز این ساختار اجازه پرداختن به حوزه های دیگر گردشگری از جمله گردشگری ادبی را نداده است. این ضعف در خیلی از حوزه ها وجود دارد حتی در حوزه گردشگری الکترونیک، گردشگری سلامت و… نتوانستیم در سالهای گذشته به این حوزه ها بپردازیم و در این حوزه ها ضعف داریم.

فاطمی اذعان داشت: حتی در شیراز هم نگاهی که به مقبره حافظ و سعدی وجود دارد نگاه به حافظ و سعدی و بحث گردشگری ادبی نبوده بلکه به مانند یک بنای تاریخی به حافظیه و سعدیه نگریسته شده است. گویی طی این سالها نگاهی که وزارتخانه به شاخه های مختلف گردشگری داشته به مقدار ای ضعیف بود که نتوانسته سبب رشد و شکوفایی این شاخه ها گردد.

مدیر اداره کل گردشگری داخلی معاونت گردشگری با اشاره به آنکه هرچند ممکن است با توسعه گردشگری ادبی بازار هدف را بر روی گردشگران فارسی زبان محدود کنید، درخصوص دنیا شمول بودن نام ادبایی مانند مولانا، حافظ، سعدی و خیام گفت: گردشگری ادبی ظرفیت عظیمی دارد که می تواند گردشگران زیادی را جذب کند. نوع نگاه و ساختار وزارتخانه میراث باید اصلاح و به شاخه های مختلف گردشگری توجه گردد.

در این راستا در روز 28 شهریور میز گردشگری ادبی در معاونت گردشگری برگزار خواهد شد تا موانع و چالش های این حوزه را مورد آنالیز قرار دهیم. فعالان گردشگری، اساتید و کارشناسان در این میز گرد هم می آیند و تا این موضوع را پیش ببریم. امید است با تشکیل میز تخصصی گردشگری ادبی، باب تازهی در حوزه گردشگری کشور باز گردد که گسترده وسیعی دارد و بتواند به عنوان یکی از محورهای اصلی گردشگری کشور مورد توجه واقع گردد.

منبع: همگردی

به "به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می گردد نه مکانی برای گردشگری ادبی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید