نظریه بازی ها درباره توسعه طلبی چین چه می گوید؟
به گزارش وبلاگ تجهیزات شبکه، دانشمندان متخصص در امور امنیتی در مطالعه ای که نتیجه آن روز پنجشنبه منتشر شد اشاره نموده اند که تهاجم مرزی چین به هند بخشی از یک کوشش استراتژیک برنامه ریزی شده و هماهنگ برای به دست گرفتن کنترل دائمی منطقه ها مرزی مورد مناقشه میان دو کشور است.
به گزارش وبلاگ تجهیزات شبکه به نقل از تلگراف هندوستان؛ یافته های آنان بر اساس روش های آماری و نظریه بازی (تحلیل ریاضی درباره تصمیم گیری در موقعیت منازعه) از ادعای نظامیان هند حمایت می نماید که چین میخواهد مناطقی را که اخیرا در مرز میان دو کشور تصرف نموده را حفظ کند و شرایط موجود جدیدی را در امتداد مرز خود با هند ایجاد کند.
پژوهشگرانی که تهاجم چین به هند را از سال 2006 تا 2020 میلادی مورد مطالعه قرار دادند اشاره کردند که یافته ها موید این استدلال است که چین از یک استراتژی توسعه طلبانه پیروی می نمایند. با این وجود، آنان اشاره نموده اند که موقعیت نظامی هند ممکن است قوی تر از آن چیزی باشد که تحلیلگران نظامی به آن اشاره نموده اند.
نتیجه تجزیه و تحلیل آنان که در مجله تحقیقاتی PLOS One منتشر شده و نشان می دهد که تهاجمات تصادفی نیستند بلکه در حدود 13 نقطه حساس در امتداد 3488 کیلومتر مرز دو کشور در ناحیه ای که طولانی ترین مرز مورد مناقشه روی سیاره زمین محسوب می گردد اتفاق افتاده اند.
شش نقطه از این نقاط در امتداد مرز لداخ در غرب و شش نقطه در امتداد مرز آروناچال پرادش در شرق قرار دارند. تجزیه و تحلیل مبتنی بر نظریه بازی نشان می دهد تهاجمات در لداخ از آکسای چین بخشی از یک کوشش هماهنگ است. از نظر آماری تهاجمات چینی از آکسای براساس یک استراتژی دقیق طراحی شده برای تصرف قلمرو یا ایجاد حضور دائمی در لداخ اجرا شده است.
تعداد حملات در طول سالیان اخیر افزایش یافته است. با این وجود، شمارش مطلق آن بستگی به نحوه تعریف از حملات دارد. بر اساس آمار های دولت هند 150 تا 300 تهاجم در سال در طول سال های 2005 تا 2010 میلادی وجود داشته است، اما دامنه این حمله به 300 تا 650 تهاجم در سال در طول سال های 2015 تا 2020 میلادی افزایش یافته است. روش متفاوت شمارش نشان می دهند تعداد حملات از 3 به 6 مورد در سال طی سال های 2005 تا 2010 به 6 تا 15 طی سال های 2015 تا 2020 افزایش یافته اند.
تجزیه و تحلیل ها نشان داده که تعداد حملات در بخش غربی به طور میانه بیش از سه برابر حملات در شرق بوده است. برای مثال، در سال 2020 میلادی 10 حمله در بخش غربی در مقایسه با یک مورد حمله در بخش شرقی رخ داد.
پژوهشگران هندی تهاجمات چینی ها در لداخ را با استفاده از ترکیبی از نظریه بازی و آمار مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. در لداخ - آکسای آنان شش نقطه را در نظر گرفته اند چومور، دمچوک، دپسانگ، گالوان، چشمه های آب گرم و پانگونگ.
مدل های نظریه بازی از حملات چین نشان می دهد که آنان نیرو های خود را در تعداد کمی از میدان های نبرد متمرکز خواهند کرد. از میان شش میدان نبرد آکسای چین (لداخ) تمرکز چینی ها بیش تر بر فلات دپسانگ، دریاچه پانگونگ و چومور و تا حدی دمچوک بوده است و تمرکز بسیار کمی روی دره گالوان و چشمه های آب گرم در مقایسه با چهار نقطه دیگر وجود دارد.
در شش سال از نه سال گذشته، چین تنها یک نقطه حساس در بخش غربی را هدف قرار داده است. پژوهشگران در مقاله خود نوشتند: این موضوع نه تنها نشان می دهد که چین کوشش می نماید تا کنترل دائمی بر مکان های خاص اعمال کند، بلکه دست رجحان نیز ندارد.
پژوهشگران با استناد به تحلیل های مستقل اشاره نموده اند که چین نیروی نظامی قوی تر و زیرساخت های مرزی بهتری دارد. با این وجود، قدرت عددی چین می تواند گمراه نماینده باشد. علاوه بر این، شرایط محلی به نفع ارتش هند است که دسترسی خود را به نقاط حساس بهبود بخشیده است.
نتایج مطالعه نشان می دهد که موقعیت نظامی هند ممکن است قوی تر از آن چیزی باشد که معمولا به وسیله تحلیلگران نظامی به آن اشاره شده است.
همکاران دیگر این مطالعه از آموزشگاه دفاع هلند، دانشگاه پرینستون و کالج دارتموث بوده اند. در مطالعه پیشین پژوهشگران دریافته بودند که چین زمانی حمله می نماید که احساس آسیب پذیری کند. زمانی که چین اضطراب مالی از جمله اعتماد پایین مصرف نماینده را تجربه می نماید، شدت تهاجم های خود را افزایش می دهد. هم چنین، زمانی که هند به ایالات متحده نزدیک تر می گردد، چین حملات خود را افزایش می دهد.
منبع: فرارو